یه جوری قبل تو با هرکی به بن بست میرسیدم! تا یه روز چشماتو دیدم…
تو نابودم کنی دودم کنی باز پیشته قلبم باید باشی الان موندی کجا نیست تنهایی حقم شاید عادت کنی راحت کنی منو از دلشوره
بارون دلم من پر از یه نفر توی شهر بارون ازش دلخورم اما دیوونشم بارون کاری کرد که از آدما خسته بشم ...
اگه بارون میاد یادت میافتم به کسی از تو من چیزی نگفتم اگه دستات بیاد باز میشه مشتم...