به گزارش شهرقشنگ آنلاین در سریال KIN یا خویشاوند همه چیز به شکل عجیبی تروتازه و خاص است. در دوبلین سریال نه جنگ و کشمکش همیشگی پروتستانها و کاتولیکها را میبینید، نه سایه انگلیسیها پررنگ و تکراری است و نه مدام به فوتبال و هوادارانش و درگیری در بارهای مشروبخوری ارجاع داده میشود. اگرچه که در مورد این آخری زیاد مطمئن نباشید. دوبلین سریال KIN مثل خود خانواده کینزلا، آرام و مرموز است. نماد شهر و خود خانواده شاید آکواریوم خانه جیمی کینزلا و مارهایی باشد که هر بار با دیدنش مو به تنتان راست میشود. راستش اگر بخواهیم تصویری از سریال بدهیم شاید، نزدیکتر از پیکی بلایندرز پیدا نکنیم. بله. انگار اینجا با خانواده شلبی در قرن ۲۱ام مواجهیم. همان شخصیتهای قدرتمند و در عین حال شکننده که هم به عنوان خانواده از هم دفاع میکنند و هم در هر لحظه ممکن است به هم صدمه بزنند. جای تامی شلبی و شادخواریهای افسونکنندهاش را هم آماندا کینزلا با بازی کلیر دان گرفته که زنی باهوش و قدرتطلب است –مد این روزها- و البته با بازی خیرهکنندهاش شما را میخکوب میکند. بازیها هم در سریال کمنقص و مثالزدنیاند. اما اجازه بدهید کمی بعدتر درباره آنها بنویسیم.
در KIN چی قرار است ببینیم؟
یک خانواده مرکزی شامل جیمی و آماندا کینزلا با دو پسرشان، پدر خانواده و برادرش فرانک و خواهرشان بریجت که به عنوان عمه خانواده نقش پررنگی دارد (دوباره یاد پیکی بلایندرز نمیافتید؟). اریک پسر فرانک، بچه شر و دردسرساز خانواده با لقب برازنده وایکینگ، و مایکل برادر جیمی؛ خلافکاری که از زندان برگشته و قرار است زندگی آرامی را در پیش بگیرد اما همچنان خشمی زیرپوستی را به نمایش میگذارد. خانواده برای اداره مافیای دوبلین با دیگر جنایتکاران شهری در جنگ است اما جنگ اصلی بین اعضای خانواده جریان دارد که هم باید همدیگر را کنترل کنند و هم میخواهند به جای هم قدرت را در دست بگیرند. به خصوص در فصل دوم که پدر جیمی و مایکل هم از زندان بیرون میآید و دعوایش با آماندا به اوج میرسد. در این بین هم باید از دست پلیس گریخت، هم باید مراقب باشی رقبا دخلت را نیاورند و هم باید هر جا لازم شد دست به اسلحه ببری. شرایط پیچیده و هولانگیزی است و داستان اپیزود به اپیزود میتواند شما را دنبال خود بکشد.
چرا توصیه میکنیم KIN یا سریال خویشاوند را ببینید؟
داستان سریال kin بسیار هوشمندانه و با پیچها و تعلیق مناسب نوشته شده. نقشها و بازیگران هم درجه یکاند. از مایکل با بازی چارلی کاکس (درداویل) که به تنهایی میتواند سریال را جلو ببرد و شما را مبهوت میکند بگیرید تا جیمی که از پیکی بلایندرز آمده و فرانک با بازی آیدن گیلن که همه ابهتش در GOT را در شخصیت فردی زخمی و سرخورده به نمایش میگذارد. در اینجا همه شخصیتها مثل بمبی ساعتی آماده انفجارند و صحنه به صحنه، چه با اتفاقات درام و چه با نقشآفرینیشان لذت تماشا را به شما هدیه میدهند.
در واقع در KIN شما با ترکیب همزمان یک سریال تر و تمیز و حرفهای انگلیسی با محصولی آمریکایی طرفید. اینجا ویژگیهای سریالهای ممتاز بیبیسی، مثل سناریوی دقیق و بازیهای سنجیده و کاملا حرفهای و فضاسازی عالی، بدون نیاز به رنگ و لعاب و زیبایی بازیگران مطلوب هالیوودی را دارید. در حالی که سریال با همه ابعاد بزرگ و پروداکشن کارهای پرخرج امریکایی ساخته شده.
فقط کافی است کست کار را نگاه کنید تا متوجه شوید که هیچ خساستی به خرج ندادهاند و بهترینها را برای هر نقش آوردهاند. این بار ابر و باد هم کمک کردهاند و سریال کار قابل دفاعی از آب درآمده. در ویترین بهترینهای AMC که با جوایزش میتواند آبرو و اعتبار شبکه را بالا نگه دارد. امتیاز سریال هم گویای این موفقیت و استقبال است. سریال در IMDB امتیاز ۷.۶ دارد که تازه در فصل اول این امتیاز بالای ۸ بود. روتن تومیتوز امتیاز رشکبرانگیز ۱۰۰ را گرفته. اگر ممکن بود پایان نفسگیر فصل دوم را برایتان لو بدهیم هم متوجه میشدید که راهی جز دنبال کردن سریال ندارید و مثل من برای فصل بعد هم منتظر خواهید ماند.
چرا ممکن است سریال KIN را نپسندید؟
مثل هر بیننده و سریال دیگری. شاید سلیقهتان نیست. اگر طرفدار سریالهای زامبیدار و خون و خونریزی باشید یا انیمه. یا اگر از طرفداران پروپاقرص سریال بریجرتون و داونتاونابی باشید، چه بسا KIN یا خویشاوند مناسب ذائقهتان نباشد. حتی اگر دنبال سریالهای بلواسکای و فضاهای آفتابی و سواحل زیبا باشید یا سریالهای تخیلی و ساینس فیکشن را بپسندید احتمالا KIN برایتان جذابیتی نخواهد داشت. این را هم در نظر داشته باشید که با سریال تلخ و بیرحمانهای طرفید. بدون کمترین جادو و فانتزی. پس اگر قرار است وقتتان را هم به خوردن پیتزا و دنبال کردن یک سریال از پوشه چشم اختصاص دهید، پیشنهادم این است که سریالهای کرهای یا همانهایی را که امبیسی پرشیا پخش میکند دودستی بچسبید و وقتتان را با KIN تلف نکنید.
نظر شما